

یعقوبعلی برجی
مدیر علمی دانشنامه
خدای متعال، گستره زمین را همچون بستری سبز، آرام و آرامشبخش آفرید؛ لباسی برازنده از گیاهان بر تن آن پوشاند و گنجهایی در آب و خاك نهفت، تا كشاورزان، این مردان و زنانِ راست قامت، با كار و تلاشی خستگیناپذیر، آن دفینههای ارزشمند را از دل آب و خاك برآورده و فراروی آدمیان نهند. كشاورزی، راه و رسم دستیابی به گنجهايِ گرانِ نهفته در آب و خاك، و مهمترین و سرنوشتسازترین كاری است كه تا كنون آدمیان بدان دست یازیدهاند. به همین علت بیشتر پیامبران، امامان و بندگان شایسته خدا كشاورز بوده و یا چوپانی كردهاند. با اندكی تأمل میتوان درستی این نكته را بهروشنی دریافت؛ زیرا افزون بر آنكه غذای انسانها و بسیاری از حیوانات و پرندگان از این رهگذر بهدست میآید، كشاورزی، طبیعت را بالنده و شكوفا ساخته و زمین را آنچنان سرسبز و خرم میكند كه حتی نگریستن به آن، آدمی را در شادی، لذت و بهجت فرو برده و زندگی را دگرگون میسازد. از این رو باید هماره كوشید تا بهترین روشها، دانشها، تجربهها و مدیریتها در این صراط مستقیم بهكار بسته شوند. پیامبرانِ خدا و امامان معصوم (س)، بهویژه پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) در این باره نكتههای سودمند، فراوان و گوناگونی را به ودیعه نهادهاند، تا مردمان با الگو قراردادن آنها از محیط زیست و طبیعتی سالم و شكوفا بهرهمند شده و زندگی طراوتی افزون گیرد.
دانشوران مسلمان، خاتم رسولان را در اینباره اسوه خود قرار داده و تلاشهای فراوانی كردهاند كه رهاورد آن، تمدن بشكوه مسلمانان در زمینه كشاورزی است. از سویی، در روزگار ما انسان علیه طبیعت طغیان كرده و شتابان بهسوی نابودی آن در حركت است؛ از این رو تبیین دیدگاه اسلامی و تمدن مسلمانان درباره طبیعت، كشاورزی و محیط زیست، به دانش و تجربه بشر در اینباره سمت و سویی درست داده و زمینه حفظ، بالندگی و شكوفایی محیط زیست و طبیعت را فراهم میكند. دانشنامه كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست این آرمان مقدس را وجه همت خود ساخته است.
divider_01
پیشینه دانشنامهنویسی: سازماندهيِ دانشهای بشری در مجموعههای ویژه، پیشینهای دیرینه دارد. گویا چینیان، نخستین ملتی بودهاند كه در اندیشه نگارش دانشنامه برآمده و پانزده سده پیش از میلاد، مجموعههایی پرحجم و جُنگگونه نوشتند كه برخی از آنها هنوز موجود است. تحوّل دانشنامهنویسی در اروپا با آثار فرانسیس بیكن (1561-1626م) آغاز شد كه بر پایه ردهبندی تازهای از علوم بشری نگارش یافت. در سده هفدهم، روش تنظیم مطالب دانشنامه از موضوعی و رشتهای، به الفبایی تبدیل شد. از نخستین دانشنامههای الفبایی در اروپا، فرهنگ بزرگ «تاریخ لوئی موری» بود كه در سال 1674م. انتشار یافت؛ اما آن چه در بالندگی دانشنامههای الفبایی تأثیری بسزا داشت و برخی آن را سرآغاز دانشنامهنویسيِِ نو شمردهاند، «دانشنامه چمبرز» به زبان انگلیسی بود كه در سال 1728م. انتشار یافت. امروزه نگارشِ نوشتارهايِ دانشنامهها به طور معمول، بر اساس ترتیب الفبایيِ نام سرواژههاست.
در جهان اسلام، اینگونه مجموعهها، از نامهایی چون: «جامعالعلوم، احصاءالعلوم، مفاتیحالعلوم، دانشنامه و دائرةالمعارف» برخوردارند. نام «دائرةالمعارف» از پیشینه زیادی در تمدن اسلامی برخوردار نیست. در آغاز، بطرس بستانی، دانشمند لبنانی، آن را با الهام از واژه «اینسایكلوپدیا» به كار برد و كتابی را كه در دست تدوین داشت، «دائرةالمعارف» نامید؛ اما عنوان «دانشنامه» گذشتهای دیرینه در فرهنگ و تمدن اسلامی دارد. این نام را نخستین بار عبدالواحد جوزجانی در قرن پنجم هجری به كار برد. وی از این واژه برای كتابی كه ابن سینا به درخواست علاءالدوله، حكمران دیلمی اصفهان به پارسی نوشته بود، بهره جسته و آن را «دانشنامه علائی» نامید؛ بدینسان، دستاندركارانِ «دانشنامه اسلاميِ كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست» نیز ترجیح دادند كه از عنوان دانشنامه به جای دائرةالمعارف استفاده كنند. فرایند دگرگونيِ دانشنامهنویسی در جهان اسلام را میتوان در دو دوره دانشنامههای «موضوعی» و «الفبایی» بررسی كرد.
دانشنامههای موضوعی: در دوره نخست، دانشنامهها بهگونه موضوعی طبقهبندی میشدند. در این دانشنامهها، همواره دانشوران تلاش میكردند تا همه دانشهای رایج زمانِ خود را در یك مجموعه سامان دهند. اختصاص فصلهای گوناگون به كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست در این آثار، گویای توجه دانشوران مسلمان به این حوزه بسیار مهم است. نخستین دانشنامه شناخته شده در زبان تازی، «عیونالاخبار»، تألیف ابن قتیبه دینوری (213-۲76ق)، تاریخنگار، لغت شناس و آموزگار عرب است كه با عنوان «كتابالسلطان» آغاز شده و با «كتابالنساء» پایان میپذیرد. این نوشتار، دربردارنده نمونههایی از نگارشهای ادبيِ دوره مؤلف، سخنان كوتاه، و سرودههای كهن شاعران عرب است. در این كتاب، بسیاری از روایتهای ایرانی نیز بازگو شدهاند. آرایشِ موضوعيِ كتاب چنین است: قدرت، جنگ، آزادگی، اشرافیت، شخصیت، آموزش، ریاضیات، دوستی، نیایش، غذا و زن. «عیونالاخبار» الگوی كار دانشنامه نویسانِ پس از ابن قتیبه قرار گرفته است.
«احصاءالعلوم» رساله ارزشمندِ ابونصر فارابی (۳۳۹ق)، یكی دیگر از دانشنامههاست. وی در این رساله، تمام دانشهای زمان خود را یكبهیك بر شمرده و با ارائه گزیدهای از مباحثِ هر یك، نمونههایی را بیان كرده است. فارابی، دانشها را با پنج عنوان دستهبندی كرده كه بیشتر ناظر به علوم عقلی است.
«جوامعالعلوم» (۳27 تا 344ق) تألیف شعیا بنفریغون، نمونه دیگری از دانشنامههاست كه در آن، علوم به دو گروه بزرگ تقسیم شدهاند؛ نخست: علم كتابت یا منشیگريِ درباری؛ دوم: علوم فلسفی (فلسفه عملی و نظری) و علوم مذهبی(كلام اسلامی، فقه، جدل، اعتقادات و فرقهها). وی در بخش علوم فلسفی، بحث دامنگستری در طبیعیات و كیمیا دارد.
«الفهرست» به گفته گردآورنده آن، ابن ندیم، سیاههای از تمام كتابهای عرب و عجم در رشتههای گوناگونِ علمی است. این كتاب تاریخچهای از زندگيِ مؤلفان را از آغازِ پیدایشِ علم تا سال ۳۷۰ق. بهدست میدهد. وی در این كتاب دانشها را با توجه به محتوای كتابها به ده بخش و هربخش را به بخشهای فرعی یا فنها، دستهبندی كرده است. بخشهای اصلی الفهرست عبارتند از: زبان، نگارش، كتابهای دینی؛ اقوام، ملل و ستایش قرآن؛ علم نحو؛ تاریخ (یا اخبار و آداب)؛ شعر و شاعری؛ كلام، فقه و حدیث؛ فلسفه و علوم دقیق؛ خرافات و سحر؛ مذاهب و اعتقادات و كیمیاگری.
«رسائل اخوان صفا» (قرن چهارم) كه نسخه كامل آن در فاصله سالهای ۱۸۸۷ تا ۱۸۸۹م. منتشر شد، كتابی است شامل ۵۲ جزوه و هرجزوه درباره دانشی از دانشها، چنان كه از زمان ارسطو رواج داشته است. در این كتاب، علوم، در سه گروه عمده دستهبندی شدهاند: الف: ریاضیات یا تعلیميّه؛ ب) طبیعیات؛ ج) مابعدالطبیعة. در طبقه طبیعیات، گفتارهایی درباره ماهیت طبیعت، نباتات و حیوانات ارائه شدهاند.
divider_03
كتاب دیگر «مفاتیح العلوم» (۳۶۵-۳۸۱ق) تألیف خوارزمی است كه طبقهبندی آن عبارت است از: الف) علوم مذهبی (علوم شرعيّه) شامل دانشهای دینی عرب، ادبیات و زبانشناسی؛ ب) علوم غیر عرب (علوم یونانیها وملتهای دیگر) شامل تقسیمبندی علوم فلسفی، الهیات، منطق، ریاضیات و طبیعیات. تقسیمبندی خوارزمی، از دستهبندی فارابی متفاوت است. وی، طب، كیمیا و تاریخ را بر علوم موجود در احصاءالعلوم افزوده است.
«دانشنامه علایی» (۴۲۸ق.) ابنسینا را میتوان نخستین دانشنامه علوم فلسفی دانست. این كتاب برای استفاده درباریان نوشته شده و در آن دانشها را بر پایه اصول و جزئیات پنجگانه حكمت، ولی در چهار رشته منطق، الهیات، طبیعیات و ریاضیات (شامل ستارهشناسی و موسیقی) دستهبندی كرده است. آن گونه كه اشاره شد، «دانشنامه» عنوانی است كه عبدالواحد جوزجانی، نگارنده بخشِ پایانيِ كتاب، بر آن نهاده است. كتاب «الشفاء» اثر ابن سینا نیز كه بین سالهای ۴۱2-۴۱4ق. تألیف شد، به نوبه خود از نگاه دستهبندی دانشها، به احصاءالعلوم مانند است. او حكمت را همچون كتاب یادشده، به دو بخش نظريِ مجرّد، و عملی تقسیم كرد. «نزهتنامه» (۵06 - ۵13ق) نگارش شاهمردان ابیالخیر رازی دارای نثری سلیس، ساده و عوامگرایانه است. این كتاب، به دو بخشِ اصلی تقسیم میشود: الف) سرشت و ویژگیهای انسان، حیوان، نبات و جماد؛ ب) ویژگیها و فواید حساب، نجوم، چند حكایت، هنرهای دستی و صنایع مختلف.نویسنده، در بخش نخست، درباره چهارپایانِ اهلی، حیواناتِ وحشی، مرغان، حشرههای، خزندگان زمینی و آبی، درختان میوه، درختان عطری، گیاهان و دانهها، نگهداری درختان، بازداشتن حشرات موزی و آفتها، دامپروری و كانیشناسی مباحث جالبی را ارائه كرده است.
«عجائبالمخلوقاتوغرائبالموجودات»(۵62-۵73ق) نگاشته محمد طوسی، شامل ده بخش است، كه میتوان آن را بازسازی دقیق طبیعیات ارسطویی دانست. بخش سوم این اثر در شگفتیهای زمین، دریاها، رودها، چشمهها، چاهها، كوهها، سنگها، جواهرات و صخرههاست. در بخش پنجم، شگفتی درختان، میوهها و گیاهان؛ در بخش نهم و دهم، عجایب پرندگان و جانوران نوشته شده است.
«یواقیتالعلومو دراریالنجوم» كتابی است كه برای ملكالامرا طغرلتگین غازیبیك البارغو نوشته شده است. تاریخ تألیف كتاب به پیش از ۵۷۳ ق. میرسد؛ ولی نامی از نویسنده آن در دست نیست. یواقیت، حدود سی فنِ گوناگون را دربرمیگیرد كه از جمله آنها طب، فلاحت، مساحت و تاریخ است.
«جامعالعلوم» یا «حدائقالانوارفیحقائقالاسرار» اثر فخرالدین رازی (م. ۶۰۶ق) یكی از دانشنامههای قرن ششم قمری است كه با توجه به تقسیمبنديِ كلّيِ علوم، طرحریزی شده است. این كتاب، دادههای جامعی درباره اصول، حد و مرز و مسائل عمده هر یك از علوم اسلامی ارائه كرده و از آنجا كه به عمق مطالب نپرداخته و به كلیگویی بسنده میكند، میتوان آن را در زمره دانشنامهها دانست. شمار دانشها در جامعالعلوم به شصت میرسد؛ از این رو به آن كتاب «ستّینی» (شصتگانه) نیز گفتهاند. رازی این كتاب را در سال ۵۷۵ق. به علاءالدین تكش، سلطان خوارزم پیشكش كرد، در مقدمه آن توضیح داده است كه هدف وی تألیف كتابی بوده كه همه علوم عقلی و نقلی و اصول و فروع را در برگیرد. مخاطبان این كتاب، خدمتگزاران دربارند كه در صورت لزوم با توجه به تقسیمبندی علوم در كتاب، هریك، كتابهای مربوط به رشتههای مورد علاقه خود را مطالعه میكنند.
فخر رازی علوم بشری را در این كتاب به دو دسته تقسیم میكند: الف) علوم اسلامی؛ شامل علوم مذهبی، علوم لسانی (زبانشناسی) و تاریخ؛ ب) علوم فلسفی؛ شامل فلسفه نظری و فلسفه عملی. در دسته دوم علوم، مباحث ارزشمندی درباره فلاحت، بیطره (دامپزشكی)، بُزاة (تربیت بازِ شكاری)، طب و علم جواهر وجود دارد.
«فرّخنامه» (۵۸۰ق) نوشته جمالی یزدی، دانشنامهای است كه همچون نزهتنامه، از رویكردی عامیانه برخوردار است و با انگیزه اصلاح و تكمیل نزهتنامه، در شانزده فصل تدوین شده است. فصل دومِ آن، در كاربرد و خواص مرغان، حشرهها و خزندگان، فصل سوم، در باره درختان، گیاهان عطری، سبزیها، دانهها و...، فصل چهارم درباره علفها (حشایش)، فصل پنجم، درباره صمغها، فصل ششم، سنگهای قیمتی، فلزها و سنگهای معدنی و فصل هفتم آن، در شناخت داروهای گیاهی است.
«دُرةالتاج لغُرةالدیباج» (693- 705ق) نگارش قطبالدّین شیرازی را از آنجا كه همه رشتههای حكمت نظری و عملی در آن گرد آمدهاند، میتوان دانشنامهای فلسفی دانست. در این كتاب، دانشها با تأثیرپذیری از طبقه بندی ارائه شده در شفای ابنسینا و احصاءالعلومِ فارابی، به شش رشته منطق، فلسفه اُولی، طبیعیات، ریاضیات، كلام (شامل حكمت عملی و تصوف) و الهیات تقسیم شدهاند.
«نوادرالتبادر لتحفةالبهادر» (۶۹۹ق) تألیف شمسالدّین دنیسری دانشنامه دیگری است در دوازده فصل كه پنج فصل آن، در پیوند با كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست است: فصل چهارم، اندر نگاهداشتن تندرستی (هوای نیك و بد و تأثیر آن، آب نیك و بد، غذاهای نیك و بد و انواع آن، طبع و خواص دانهها، سبزیها، شیرینیها، نوشابههای زیانآور، حركات بدنی، بیحركتی و انواع پوشاك)، فصل پنجم، اندر احوال زهرها و دفع مصرف آن (چگونگی محدود كردن تأثیر زهرها، علایم مسمومیت، زهرهای معدنی و نباتی، زهرهای حیوانی و فن گزینش مارها و دیگر جانوران زهری و داروهای خنثی كننده زهر جانوران)، فصل هفتم، اندر علم جواهر (مروارید، یاقوت، زمرد، فیروزه، بیجاده [یا بدخشان]، شناخت سنگهای دیگر و خواص آنها از جمله عقیق یمانی، كهربا و سنگهای افسانهای)، فصل نهم، در عجایب زمان (دریاها، شهرها، رودها، كوهها، بیابانها و شگفتیهای گوناگون)، فصل دهم، در خواص و امتیاز انسان، امتیازهای جانوران وحشی، مرغان، حشرهها، خزندگان، درختان، میوهها، گیاهان و گلها و فصل یازدهم، در علم فلاحت (زمانشناسی در كشاورزی، كشت نیك، شناخت زمین، افزایش رشد محصولات كشاورزی و نیز، نگاهداری دانهها در انبار) است.
«نفائسالفنون فى عرائسالعیون» (۷۴۰ق) اثر شمسالدین محمد بن محمود آملی، پس از «جامعالعلومِ» رازی، كاملترین دانشنامه دوران خود بوده و الگوی كارِ دانشنامه نویسان پس از خود قرار گرفته است. آملی علوم را در نفائسالفنون بهپیروی از جامعالعلوم دستهبندی كرده است. شمارِ دانشها در این كتاب، صد است كه به دو رشته اصليِ «علوم اواخر» (اسلامی) و «علوم اوایل» (فلسفی) تقسیم شدهاند. وی در طبقه دوم، در گفتار فروع طبیعی به مباحثی در باره كشاورزی، دامپزشكی، تربیت بازهای شكاری و... پرداخته است.
«مقدمه ابنخلدون»، كه به عنوان مقدمهای برای كتاب «العبر» نوشته است، نیز از جمله دائرة المعارفهای ارزشمند همین دوره است. مؤلف در «مقدمه» به رشتههایی میپردازد كه رازی و آملی به آنها پرداختهاند؛ مانند تمدن اقوام، زندگی شهرنشینی، سلسلههای حاكم و تاریخ (با در نظرگرفتن عوامل جغرافیایيِ آن زمان)، فلسفه عملی (سیاست و تدبیر امور)، علوم ادبی و زبانشناسی، علوم مذهبی و فلسفی. ابنخلدون در «مقدمه»، دانشها را به دو دسته اسلامی و فلسفی تقسیم كرده و علوم اسلامی را شامل تاریخ و جغرافیا، علوم مذهبی، علوم ادبی و زبانشناسی میداند. وی همچنین دانشهای فلسفی را به علوم فلسفيِ عملی و علوم فلسفيِ نظری تقسیم میكند.
دانشنامههای الفبایی: در دوره دوم، دانشنامهها به صورت الفبایی ارائه شدهاند. آشنایيِ ایرانیان در نیمه قرن 12ق./19م. با دانشنامهنویسيِ اروپایی، دگرگونیهای گستردهای را در دانشنامهنویسيِ ایرانی پدید آورد كه ما را ناگزیر از جداسازيِ ویژگیهای این دوره از دوره نخست میكند كه تا به امروز نیز تداوم دارد. نخستین دگرگونی در «نامه دانشوران ناصری» رخ داد كه تدوین آن در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار به سرپرستی شاهزاده علیقلیمیرزا، اعتضادالسلطنه، وزیر علوم وقت آغاز شد. نامه دانشوران، كه میتوان آن را در زمره دانشنامهها بهشمار آورد، شرح زندگی دانشمندان، مشایخ، فقیهان، حكیمان، طبیبان و نویسندگانِ اسلامی است. در این كتاب مطالب دانشنامهای برای نخستین بار به صورت الفبایی ارائه شدهاند. نخستین جلدِ نامه دانشوران، به خط محمدرضا صفا، در ۱۲۹۶ق. به چاپ رسید و پس از انتشارِ جلد هفتم كتاب در ۱۳۲۴ق. كه تا حرف «ش» رسیده بود، نیمهتمام ماند.
پس از نامه دانشوران، چندین مجموعه دانشنامهای جلوه نمودند كه «دانشنامه میرزاعبدالحسینخان سپهر» (م.1351ق)، دانشنامه «الاسلامیة» از عبدالعزیز جواهركلام (جلدهای اول و دوم،1372ق)، و «قاموسالمعارف»، اثر شیخ محمدعلی خیابانی تبریزی (م.1373ق) از آن جملهاند.
divider_04
«لغتنامه» دهخدا، فرهنگواژگانی است دانشنامهگونه، و دستاورد مطالعات و كوششهای خستگیناپذیر پنجاه ساله علیاكبر دهخدا و گروهی از یاران او كه سازمان لغتنامه را تشكیل دادهاند. نخستین دفتر لغتنامه در ۱۳۲۵ش. و آخرین آن در ۱۳۵۹ش. انتشار یافت. دوره كاملِ آن دربردارنده ۲۲۱ دفتر و بیش از ۲۵ هزار صفحه است و در تهیه آن 131 نفر همكاری كردهاند كه فهرست نامها و چگونگی و میزان همكاری آنان در پیوست مقدمه (منتشر شده در سال ۱۳۶۰ش) آمده است.
این كار شگرف كه با فراهم آمدن بیش از 2 میلیون فیش از نوشتههای استادان نظم و نثر پارسی و عربی، لغتنامههای چاپی و خطی، كتابهای تاریخ، جغرافیا، علوم طب، نجوم، ریاضی، حكم، كلام، فقه و... انجام پذیرفت، افزون بر اینكه میتوان آن را دربردارنده تمامی واژگان فرهنگهای خطی و چاپی مهم پارسی و عربی دانست، هزاران لغت، تركیب، كنایه و مَثَل بهدست آمده از متون نظم و نثر و دیگر آثار علمی و ادبی را به همراه اعلام رجال، مكانهای جغرافیایی و اصطلاحهای علمی، در خود جای داده است.
نقطه عطف در دانشنامهنویسی دوره دوم، «دانشنامه مُصاحَب» است كه تدوین آن از سال ۱۳۴۵ش. آغاز شد و پس از گذشت ۲۵ سال به انجام رسید. این كتاب نخستین دانشنامه پارسی است كه با هدف ترجمه دانشنامه كوچكِ یك جلديِ «كلمبیا وایكینگ»، به سرپرستی مرحوم دكتر مصاحب و با همكاری گروهی از اهل دانش و پژوهش و مترجمان ایرانی آغاز شد؛ ولی از آنجا كه كلمبیا وایكینگ برای مخاطبان آمریكایی ـ و نه ایرانی ـ تهیه شده بود و پاسخگوی نیازهای اطلاعاتی پارسیزبانان نبود، دستاندركاران دانشنامه فارسی مصمّم شدند تا در تدوین آن، آمیزهای از ترجمه و تألیف را بهكار گیرند؛ برای نمونه شمار مقالاتی كه در باره مذهب، تاریخ، جغرافیا، ادبیات و تمدن ایران برای مخاطبان آمریكایی در آن كتاب آمده بود از صد مورد تجاوز نمیكرد؛ حال آن كه به پندار دست اندركاران این اثر، در دانشنامه عمومی كه بهویژه ناظر به نیازهای ایرانیان است، باید دستكم ۱۰ هزار مقاله به این مسائل اختصاص داده میشد. كتاب در نوع خود، نخستین دانشنامهای است كه فرایند نگارش آن، همچون: ضبط عنوانها، تنظیم مقالهها، ضبط تلفظها، علامتهای اختصاری، نقطهگذاری، ارائه اعلام خارجی به زبان پارسی، ارجاعها و... صورتی نظاممند داشته و سرتاسر دانشنامه از این نظر یكدست است. درباره عنوانهای عام یا خاص، اطلاعاتی دقیق، منظم و به تناسب حجم كتاب، كم و بیش اجمالی ارائه شدهاند. بههرحال كارِ این دانشنامه فارسی، پس از انتشار جلد نخست «ا - س» (۱۳۴۵ش) مدتی متوقف ماند و سرپرستی فراهم سازی مقالات در سال ۱۳۵۰ش. به رضا اقصا و سرپرستی فنی آن به استاد احمد آرام سپرده شد و جلد دوم «ش - ل» (۱۳۵۶ش) پس از ۱۰سال و جلد سوم «م - ی» (۱۳۷۴ش) هجده سال پس از انتشار جلد دوم به چاپ رسید.
پس از دانشنامه مصاحب، «دانشنامه مصوّر» (جلد نخست: 1368ش)، «دانشنامه تشيّع» (از 1361ش)، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» (از 1362ش) و «دانشنامه جهان اسلام» (از 1362ش) و... تدوین شدند؛ ولی دریغ آنكه در دانشنامههای دوره دوم به مباحث مربوط به كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست توجه بایستهای نشده است.
دانشنامههای دوره اول و دوم، با رویكردی عمومی، تلاش داشتند تا همه دانشهای رایج در هر دوره را در خود سامان داده و در یك مجموعه گردآورند. با گسترش علوم، بایستگيِ تدوین دانشنامههای تخصصی برای دانشوران روشن شد؛ بنابراین، اندیشه نگارش دانشنامههای تخصصی دیرگاهی نیست كه ذهن دانشوران را به خود مشغول داشته است. گوناگونی و گستردگيِ نوشتارها، درباره یك نكته، گاه ساماندهی دانشنامهای در چندین جلد را ناگزیر میكند. در این میان هر اندازه سترگی و اهمیت موضوع افزونتر باشد، نگارش دانشنامه تخصصی درباره آن بایستهتر است.
اكنون تنها در شهر مقدس قم تعداد پنجاه دانشنامه تخصصی در 26 مركز در دست نگارش است. از جمله مهمترین این دانشنامهها عبارتند از: «موسوعه امام حسین#» در بنیاد معارف اسلامی؛ «دانشنامه اصولیین شیعه» در پژوهشکده فقه و حقوق؛ «دائرةالمعارف قرآن کریم» در مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ و «موسوعه فقه اسلامی بر پایه مذهب اهل بیت (س)»، در مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی و... .
«دانشنامه اسلامی كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست» از جمله دانشنامههای تخصصی به شمار میرود. تأسفبار اینكه تاكنون چنین دانشنامهای كه بیانگر دیدگاه اسلام و تمدن اسلامی درباره كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست باشد، نوشته نشده است؛ بدین ترتیب، این دانشنامه در نوع خود، دانشنامهای ابتكاری و بیهمتا است.
سرواژهها (مدخلها): سرواژه، كلمه یا عبارتی است که بتوان در پيِ آن، نوشتاری فراتر از واژهشناسی ارائه کرد. با توجه به تخصصی بودن دانشنامه از جهت بههمپیوستگی و تداخل مترادفها و شبه مترادفهای فراوان، گزینش سرواژههای این دانشنامه نیازمند مطالعه و دقّت فراوان است. بیشتر سرواژههای دانشنامه، از قرآن، روایتها، فقه و حقوق، و آثار دانشمندان مسلمان گرفته شدهاند. پژوهشگرانِ بخش سرواژه، از منابع پیشگفته، موضوعهای سازگار با آییننامه سرواژهها را برمیگزینند؛ سپس همه آنها به رایانه سپرده شده و بهگونه الفبایی سامان مییابند. گروه تصویبكننده سرواژه، تشكیلیافته از مسئولِ بخش و نمایندهای از گروه علمی، هر یك از سرواژهها را بررسی كرده و با آییننامه و اهداف كلّيِ دانشنامه همسان میكنند. برخی از موضوعهای نیازمند به بررسی كارشناسانه، به گروههای علمی سپرده شده و به دیدگاه آنان توجه میشود. وظیفه دیگرِ بخشِ تصویبِ سرواژه، تعریف و تعیین حدود موضوع و سرواژههای مرتبط است. سرواژههای این دانشنامه در سه گروه سامان یافتهاند:
1. مفاهیم: مفاهیمِ مربوط به كشاورزی، موجودات جانوری و گیاهی، منابع طبیعی، محیط زیست و... در این گروه قرار میگیرند؛
2. اَعلام: معرفی دانشمندانِ مسلمانی كه درباره مفاهیم بالا تلاش علمی انجام دادهاند، در این گروه جای میگیرند؛
3. كتابها: كتابهایی كه موضوع آنها درباره یكی از مفاهیم یادشده باشد، در این گروه معرفی خواهند شد.
در گروهِ مفاهیم، آن دسته از اصطلاحات مربوط به كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست، سرواژه قرار میگیرند كه در متون دینی (قرآن كریم و حدیث) آمده، یا در كتابهای فقهی، موضوع یك حكم قرار گرفته، و یا در تمدن اسلامی، دانشوران مسلمان آنها را مطرح كرده باشند.
در گروه اَعلام، شخصیتهایی سرواژه قرار میگیرند كه تلاش علميِ درخوری درباره كشاورزی، منابع طبیعی، یا محیط زیست انجام داده و یا اثری خطی یا چاپ شده -گرچه گم شده، ولی مذكور در منابع كتابشناسی و فهرستها- از آنان در زمینههای یاد شده موجود باشد. در نگارشِ مقاله درباره شخصیتها، به دیدگاههای آنان در باره كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست تكیه شده، و در صورت امكان، ایده آنان ریشهیابی خواهد شد.
در گروه كتابها، كتابهایی سرواژه قرار میگیرند كه یا موضوع آنها یكی از زمینههای یادشده بوده و یا بخش قابل توجه از كتاب، در پیوند با آنها باشد. بر اساس تصویب شورای مشاورانِ علمی دانشنامه، مقالههای همه سرواژههای مربوط به دانشمندان مسلمان و كتابها، پس از پایان یافتن سرواژههای مفاهیم، به صورت الفبایی، نگاشته خواهند شد.
divider_02
سرواژههای دانشنامه بر اساس آییننامه زیر انتخاب شدهاند:
1. سرواژه، یا اصلی است، یا ارجاعی؛ سرواژه اصلی، سرواژهای است كه در دانشنامه مورد بحث قرار میگیرد؛ ولی سرواژه ارجاعی به سرواژه دیگری ارجاع داده میشود.
2. موارد كاربرد سرواژه ارجاعی عبارتند از: الف. مترادفها، ب. آنجا كه ارائه اطلاعات کامل در زیر سرواژه، به تکرار انجامیده و یا ارائه بخشی از اطلاعات، موجب كاستی شود.
3. زبان دانشنامه، پارسی است؛ بنابراین، باید همه سرواژهها در پارسی متداول باشند. چنانچه واژه عربی و پارسی، هر دو از شهرت برخوردار باشند، واژه عربی، سرواژه اصلی قرار میگیرد و واژه پارسی به آن ارجاع داده میشود؛ مانند: کژدم ‘ عقرب.
4. واژگانِ هممعنا و مترادفهای مشهور و کاربردی، در ردیف الفبایی، سرواژه قرار گرفته و به مشهورترین آنها ارجاع داده میشود؛ همچون: بوم ‘ جُغد.
5. واژه عربی که معادل دقیق پارسی ندارد و نیز اصطلاحات علوم، به برابر پارسی نیاز ندارند.
6. سرواژههای انتزاعی در صورتی انتخاب میشوند که به قرآن، حدیث یا تمدن اسلامی مستند باشند.
7. هرگاه چند اصطلاح مربوط به دانشنامه، با ناهمسانیهایی در یک معنا مشترک بوده و هر یک برای ارجاع بقیه به آنها مناسب نباشد، واژهای پارسی سرواژه قرار میگیرد که جامع آنهاست و واژههای دیگر به آن ارجاع داده میشوند.
8. نامهای وصفی (فاعل، مفعول و...)، سرواژه قرار نمیگیرند؛ بلکه به اسم مصدر بسنده میشود؛ جز در مواردی که اسم وصف، مشهور، و اسم مصدر نامأنوس باشد؛ یا اینکه اسم وصف، اصطلاحی ویژه بوده و مباحثی جز اسم مصدر داشته باشد.
9. عنوانهای کلی انتزاعی برگرفته از مصداقها، اگر اصطلاح شده و برخوردار از دادههای مستقل و افزون بر مباحث مصداقها باشند، سرواژه قرار میگیرند؛ همچون: محیط زیست، منابع طبیعی و کشاورزی.
10. اقسام موضوع کلی، هریک، سرواژهای مستقل قرار میگیرند؛ همچون: آب، آبیاری، آب انبار.
11. سرواژه خاص، به عام ارجاع داده میشود؛ مگر آنکه عام، سرواژه نبوده یا ارجاع مناسب نباشد.
12. نمونههای یک عنوان کلی، اگر بحث قابل توجهی نداشته باشند، به عنوان کلی ارجاع داده میشوند.
13. عنوانهای فرعی چنانچه اصطلاح شده باشند، سرواژه قرار میگیرند.
14. واژههای متضاد یا مرتبط، هریك در جایگاه الفبایيِ خود قرار میگیرند؛ مانند شب و روز؛ امّا اگر پیوندشان در فرایند پژوهش و نوشتار به اندازهای باشد که جدایی آن دو، به كاستی انجامیده و نیاز خوانندگان را بر نیاورده و یا در زیر هر دو سرواژه، تکرار مطالب پیش آید، هر دو، یک سرواژه را تشکیل میدهند.
15. سرواژه، همواره به شکل مفرد نوشته میشود؛ مگر آنکه تثنیه یا جمع آن، به عنوان اصطلاحی مستقل به کار رفته باشد. مانند اراضی.
16. سرواژه باید تک واژه و کوتاه باشد؛ مگر اینکه عبارتی اصطلاح شده باشد.
ساختار مقالات: با توجه به گوناگونی سرواژهها و پُرشمار بودن نویسندگان، برای یكسان سازی مقالهها، سرواژهها در چند طیف دستهبندی شده و ساختار ویژه نوشتارهای هر طیف به صورت زیر سامان یافته است:
1. مفاهیم كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست: در اینگونه سرواژهها پس از آمدن نامهای پارسی، عربی و علمی آنها، تعریفی علمی از سرواژه ارائه، چگونگی آن در قرآن، كتابهای تفسیر و روایات تبیین، احكام فقهی آن - در صورتی كه موضوع یك حكم قرار گرفته باشد - بیان شده و جایگاه آن در تمدن اسلامی بازنمایی میشود.
2. گیاهان: در سرواژههای گیاهان، در آغاز، نامهای پارسی، عربی و لاتین گیاه آورده شده و مهمترین نامهای مشابه یا همسان آنها بازگو میشود. سپس به تبیین ریختشناسی، خاصیتها، سودمندیها و زیانهای پزشكيِ آنها بر پایه پژوهش دانشمندان مسلمان و جایگاه آنها در تغذیه انسان یا حیوان پرداخته شده و چگونگی كاشت، برداشت، استفاده و مصرف آن در صورتی كه دانشمندان مسلمان شیوه خاصی برای آنها ذكر كرده باشند، بیان میشود. همچنین در ادامه، به یادكرد آنها در قرآن، تفسیر و روایات، با ارائه سند پرداخته و حكم شرعی آنها در صورتی كه موضوع حكم فقهی باشند بیان میشود.
3. حیوانات: در نوشتار درباره جانوران، نام حیوان به پارسی، عربی و لاتین و نیز نامهای هممعنی آنها آورده میشود؛ همچنین دسته و تیره آنها مشخص شده، یاد كرد آنها در متون دینی و رویدادهای قرآنی یا روایی و نیز حكم شرعيِ آنها ارائه و سودمندیها و زیانهايِ پزشكی جانوران و چگونگيِ استفاده و مصرف آن بر پایه نظر دانشمندان مسلمان بازگو میشود.
4. شخصیتها: در مقالههای شخصیتها، كه پس از پایان همه سرواژههای مفاهیم نوشته خواهند شد، نام، كنیه، شهرت، نام پدر و نَسَب، محل و تاریخ تولد، سال مرگ، استادان و بهویژه استاد مربوط به موضوع، شغل، ملّیت و تخصص فردِ یاد شده، مهمترین حوادث زندگی و اندیشههای مربوط به موضوع وی تبیین شده و آثار و نسخههای یافت شده، كتابهای چاپ شده، بهویژه آثار مربوط به موضوع مورد بررسی قرار میگیرند.
5. كتابها: در مقالههای كتابها كه پس از پایان سرواژههايِ مفاهیم و شخصیتها نوشته خواهند شد، نام دقیق كتاب و دیدگاههای گوناگون درباره آن بیان شده و نسخههای موجود از آن شناسایی و معرفی میشوند. همچنین محتوای كتاب گزارش شده و پژوهشهای انجام شده درباره آن ارائه میشوند.
divider_05
بایستههای تدوین مقالهها: مقالههای دانشنامه براساس رهیافت و استانداردهای زیر تدوین شدهاند:
1. مستند بودن: هیچ مطلبی بدون استناد به منابع معتبر ذكر نمیشود. دقت و وسواس علمی در دستیابی، برداشت، بازگویی و ترجمه مطالب باید بهاندازهای باشد كه خوانندگان اطمینان یابند كه هیچگونه ایرادی بر نوشتارها نبوده و میتوانند همه گزارههای آن را مستند و معتبر بهشمار آورند. مأخذ هر مطلب نیز در پانوشت ذكر میشود.
2. اصالت: منابع باید از استواری علمی، باورپذیری و اصالت برخوردار بوده و در عرف دانشورانِ هر علم، معتبر و مورد پذیرش باشند؛ همچنین نویسنده مقاله باید خود از منبع دست اول بهره جسته و از نقل از منبع واسطه بپرهیزد، مگر در مواردی كه عادتاًً ممكن نیست.
3. امانتداری: در بازگویی درست و دقیق نوشتهها باید كوشید؛ بهگونهای كه خوانندگانِ دانشنامه امانتداری نویسندگان را بهخوبی در نوشتارها دریابند.
4. پرهیز از ارزشیابی غیرعلمی: باورها و سلیقههای شخصی و جانبدارانه به ساحت دانشنامه راه نیافته و دیدگاه كارشناسان با كمال بیطرفی بازگو شده و در صورت لزوم به خطای آنها اشاره میشود. هرگاه باور نویسنده در شمارِ دیگر آرای عالمانه جایگاهی داشته باشد، همسنگ آنها، بازگو و ارزیابی میشود. بیگمان در دانشنامه بنا نیست كه سلیقهای بر سلیقههای دیگر چیره شود؛ با این حال بدیهی است كه در دفاع از اصول و آرمانهای اسلامِ ناب كه در مكتب اهل بیت عصمت و طهارت (س) چهره مینماید، تسامح روا نخواهد بود.
5. جامعيّت علمی: هرمقاله دانشنامه در بردارنده همه دادههای كلیدی و بنیادین در موضوع خویش است؛ بهگونهای كه خواننده را از دیگر منابع اصلی و فرعی در آن موضوع از حیث مطالب كلیدی بینیاز میسازد.
6. پرهیز از سهلانگاری علمی: در دانشنامه هرگز به دیدگاههای مشهور و پذیرفته شده، بسنده نمیشود و ملاك پذیرش هر گفته، تنها مستند بودن آن است.
7. پرهیز از حاشیهپردازی: دانشنامه تنها گنجایش مطالب مهم و كلیدی درباره موضوع خویش را دارد و از هرگونه حاشیهپردازی و ورود به دیدگاههای پیرامونی میپرهیزد؛ هرچند مطالب حاشیهای در جای خود، تردید ناپذیر و علمی باشند.
8. پایبندی به چارچوب و قلمرو موضوعی: هر مقاله دارای چارچوب و قلمرو ویژهای است. این چارچوب به گونهای طرّاحی میشود كه تا حد امكان از بروز درهم آمیختگی و تكرار در مقالاتِ هم اُفُق پرهیز شود و هیچ نكتهای بیش از یكبار در مجموعه دانشنامه به طور مبسوط آورده نشود. در موارد نیازمندِ اشاره به مطالب هممضمون، از علامت «ارجاع» استفاده میشود.
9. پرهیز از نقل قول مستقیم: در نگارش مقالههای دانشنامه باید از بازگویی مستقیم دیدگاهها پرهیز شود؛ زیرا اینكار دو آسیب بزرگ را در پی خواهد داشت: درازنویسی و چندگونگی نگارش. برای پرهیز از این دو آفت، در دانشنامه اصل آن است كه عین مطالب دیگران، چه نثر و چه نظم، آورده نشود و به «گزارش» مطالب بسنده شود، جز در موارد ضروری و لازم.
10. بروز و ظهور سرواژه در نگارش: در نگارش مقاله باید هر سرواژه در زیرمجموعه خود بهخوبی ظهور و بروز یابد.
11. دستهبندی دیدگاهها: دیدگاهها باید دستهبندی شده و از آوردن گفتههای قابل ادغام و ارجاع به یكدیگر پرهیز شود.
12. جداسازيِ رویكردها: در مقالههایی كه با رویكردهای گوناگون به موضوع پرداخته میشود، لازم است هر رویكرد از رویكردی دیگر جدا و متمایز شود.
13. پایبندی به چینش و ساختار منطقی: رعایت ساختار منطقی در دو محور طولی و عرضی، از ویژگیهای بنیادینِ هر مقاله دانشنامهای است. نظم منطقی در محور طولی، آنگاه نمود مییابد كه پیاپی بودن مطالب، تابع طرحی منسجم بوده و هر بخش از نوشتار با بخش پیش و پس از آن ارتباطی روشن و قابل قبول داشته باشد. در محور عرضی نیز باید مطالب آمده در هر سرفصل با رعایت قواعد پاراگرافبندی چنان سامان یابند كه هم تعداد جملههای هر بند و هم پیوستگی آنها در خدمت انتقال پیام اصلی و آنگاه پیامهای فرعی آن سرفصل، به ترتیب اولويّت باشند.
14. رواننویسی: نثر نوشتارها باید شیوا، رسا، ساده، روشن و دور از پیچیدگی باشد؛ بهگونهای كه هم برای پژوهشگران پذیرفتنی بوده و هم عموم اهل دانش از آن بهره جویند. اِطناب مملّ، ایجاز مخلّ، حشو، تعقید و هرگونه سست نویسی، مقاله را از این موهبت محروم میكند. بهرهگیری از تعبیرهای ادیبانه و شاعرانه (نثر ادبی)، به كاربردن فعلها و مصدرهای چند جزئی، به كارگرفتن آرایهها و صنَاعات لفظی و معنوی و نیز زیادهروی در استفاده از فنون بلاغی و بیانی در نثر دانشنامهای روا نیست. از عربیزدایيِ اغراقآمیز و نیز سَرهنویسی باید پرهیز كرد.
15. كوتاهنگاری: نثر مقالهها باید از كمترین و سودمندترین واژگان تشكیل شده و از هرگونه درازنویسی، مانند یادكردِ غیرضروريِ شواهد فراوان و شاخ و برگ دادن بیهوده به مطالب پرهیز شود. از آوردن جملههای درآمدی (مانند البته ما میدانیم و...) نیز باید خودداری شود.
16. عفت قلم: حفظ عفت و تقدس قلم و پیراستگی نوشته از هرگونه بیحرمتی، دشنام، درشت زبانی، تعریض و تعصب، از بایستههای دانشنامهنگاری است.
17. پرهیز از كاربرد لقبها و عنوانها: در مقالهها باید از كاربرد لقبها و عنوانهای تشریفاتی پرهیز شود؛ مگر آنكه چنین واژگانی عَلَم شده باشند. از حضرات ائمه (س) با نام اصلی و با پیشوند «امام» یاد شده و پس از نام آن بزرگواران، درودی مناسب آن میآید.
18. پایبندی به اصطلاحات علمی: بهكارگیری اصطلاحهای و واژگان كلیديِ ویژه هر علم، كاری بایسته است؛ بهگونهای كه هر مقاله، از ویژگیهای تخصصيِ خود برخوردار باشد. در عین حال رعایت سادگی و روانيِ نثر را نیز نباید از چشم دور داشت.
19. استفاده از آیه: متن و ترجمه همه آیههایی كه در پیوند با كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست هستند، ارائه میشوند؛ مگر در جایی كه آیهها تكراری بوده، یا به انگیزهای خاص، نویسنده، بازآوری همه متن یا ترجمه را صلاح نبیند. در این صورت، متن و ترجمه آیهها، یكبار به صورت كامل آمده و در موارد دیگر به بخشی از آیه اشاره یا تنها به نشانيِ آن بسنده میشود.
20. استفاده از روایت: به ترجمه روایتهایی كه درباره كشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست هستند، بسنده شده و تا آنجا كه بتوان از آوردن متن عربيِ روایتها پرهیز میشود؛ مگر در جایی كه بازگو نكردن گزاره عربی به كاستی یا آسیبی در دریافت مطلب انجامیده و یا بازگویيِ متن در چگونگی برداشتها و استدلالهايِ بعدی مؤثر باشد، كه در این صورت به اندازه نیاز آورده خواهد شد.
اجزای مقالات: هر مقاله دانشنامه افزون بر سرواژه، از چهار بخش فراهم میآید: 1. بدنه؛ 2. منابعِ درون متنی و پانوشتی؛ 3. منابع پایان مقاله؛ 4. پیوست.
1. بدنه: بدنه، بخش بنیادین هر مقاله دانشنامه است كه پس از سرواژه قرار گرفته و بهطور معمول چند بند یا پاراگراف را در بر میگیرد. در این دانشنامه، بدنه هم در بردارنده مطالب مقاله است و هم برخی از منابع (نشانی آیهها). صورت كامل و كتابشناختی مآخذ هر مقاله پس از بدنه درج میشود.
در پاراگرافبنديِ بدنه مقاله، به این نكتهها توجّه میشود: الف) بلندی هر پاراگراف متناسب با «پیام اصلی» آن است؛ با این حال سعی میشود تا بندها طولانی نشوند؛ ب) جملههای هر بند تنها برای بیان یك پیام اصلی و گستردن دامنه همان پیام بهكار میروند. از آوردن توضیحات دیگر و شرح و بسطهای بیرون از آن دامنه پرهیز میشود؛ ج) پیوند طولی میان بندها، بر بنیانِ همبستگی منطقی و ریاضی میان پیامهای اصلی استوار است. هر بند در جایی قرار میگیرد كه با جابهجایی، نبودِ حلقهای در آن زنجیره منطقی بهخوبی آشكار خواهد شد.
برای آسانسازی دریافت مطالب، از روش بخشبندی و عنوانگذاری استفاده میشود؛ البته تا آنجا كه مقاله را از هیئت دانشنامهای آن دور نكند. به این منظور، چند بند كه شاخهای اصلی از پیكره مقاله را تشكیل میدهند، یك بخش را سامان داده و در یك زیرعنوان جای میگیرند. گفتنی است كه عنوانبندی در نوشتارهای بلند حائز اهمیت بوده و نیز در مقالههایی كه محورهای چندی میتوانند داشته باشند، لازم است.
هرگاه نیاز باشد تا از نوشتهای درون یك مقاله به نوشتاری دیگر در همان مقاله ارجاع داده شود، از «ارجاع درونمتنی» استفاده میشود؛ و هرگاه نیاز باشد از مطلبی درون یك مقاله به مطلبی در مقالهای دیگر ارجاع داده شود، از «ارجاع برونمتنی» بهره گرفته میشود. برای ارجاع از یك پیكان (‘ ) و نام مطلب یا سرواژه ارجاع داده شده در داخل دو كمان استفاده میشود.
2. منابع درونمتنی و پانوشتی: نشانی آیههای درون مقاله به این ترتیب میآیند: درون دو كمان ابتدا نام سوره، بدون واژه سوره و پس از آن علامت ممیز (/) و سپس شماره سوره و در پایان، ویرگول (،) و شماره آیه میآید؛ مانند (انفال/8، 35)؛ (بقره/2، 35-36، 47، 92-93).
چنانچه نشانی آیههای قرآن، آمیخته به متن باشند، بدون استفاده از نشانی دو كمان، ابتدا واژه «آیه» یا «آیهها»، سپس نام سوره بدون واژه سوره و بعد از آن شماره سوره میآید؛ همچون: «در آیه 10 فتح/48 آمده است كه...».
سایر منابع در پانوشت میآیند و ساختار و چگونگی آن نیز بهگونه زیر است:
الف) نام كوتاه كتاب و شماره جلد و صفحه در پانوشت درج میشود؛ ب) در جایی كه منبعِ سخنِ بعدی، تكرار قبلی است، از واژه «همان» استفاده میشود؛ ج) مشخصات جلد و صفحه، بر مبنای اثری است كه در پایان همان مقاله، در «منابع» درج میشود؛ د) نام كتابهای درازنام، در پانوشت بهگونه كوتاه و مشهور میآید؛ همچون: بحارالانوار؛ ولی در منابع پایانِ مقاله به طور كامل درج میشود (مطابق راهنمای منابع)؛ ه ) در صورت چندگانگی منابع برای یك مطلب، ترتیب تاریخی منابع در پانوشت رعایت میشود؛ و) میان منابع چندگانه یك مطلب، نشانه نقطه ویرگول (؛) قرار میگیرد؛ ز) چنانچه نام چند منبع در یك مقاله مشابه باشد، پس از آمدن نام اثر، نام مشهور و كوتاهِ نویسنده نیز میآید؛ مانند «الامالی، صدوق؛ الامالی، طوسی؛ الامالی، مفید»؛ ح) در صورت تعدّد صفحههای منبع، چنین عمل میشود: «... ص21، 41، 54، 55، 60».
3. منابع پایان مقاله: الف. پس از بدنه مقاله، كتابشناسی با عنوان «منابع» درج میشود. این كتابشناسی باید شامل منابعی باشد كه نام آنها در پانوشت آمده است. چینش این منابع به ترتیب الفبایی اینگونه خواهد بود: عنوانِ اثر، نام كوچك و بزرگ نویسنده، سال وفات نویسنده (با علامت اختصاری «م.» پیش از آن و «ق» یا «م» و یا «ش» پس از آن، درون دو كمان«()» نام كوچك و بزرگِ مترجم، نام كوچك و بزرگِ محقّق، مصحّح و...، محل نشر، ناشر، نوبت چاپ، سال نشر. بین واحدهای هر منبع نیز ویرگول (،) قرار میگیرد. برای نمونه: شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحدید (م. ... ق)، تحقیق: محمّد ابوالفضل ابراهیم، القاهرة، دار احیاء الكتب العربيّة، اوّل، 1378ق؛ ب. نام كتاب یا مقاله مانند مثال پیشگفته، سیاه میشود؛ ج. هر گونه لقب از نام افراد حذف میشود؛ مگر به ضرورت؛ د. در چیدمانِ الفبایيِ نامهای مشابه، به واحدهای پس از نام اثر توجّه میشود؛ ه. در نسخههای خطّی، نام كتاب، نام نویسنده، نام دارنده منبع و شماره آن در صورتیكه دارای شماره خاص باشد، نیز ذكر میشود؛ برای نمونه: كتاب الفلاحة، فلاح الفلاح بصری، كتابخانه دانشنامه كشاورزی؛ و. شماره جلد كتاب، تنها هنگامی میآید كه مشخّصات كتابشناختيِ آن، از جلدهای دیگر متمایز باشد. در این حال، شماره جلد، پیش از نام ناشر میآید؛ ز. منابع پارسی و عربی یكجا میآیند و منابع به زبانهای دیگر به صورت مستقل و پس از منابع پارسی و عربی از چپ چیده میشوند.
4. پیوست: بخشهای تكمیلی یا پیوست دانشنامه، مانند جدول، نمودار، تصویر، و نقشه، دو دستهاند: دسته نخست، پیوستهای قابل عرضه در مقالهاند و دسته دوم، پیوستهایی كه باید در پایان دانشنامه قرار گیرند.